شنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۷

انحصار خبر در تنگنا

hamid_farkhondeh@hotmail.com

آغاز به کار تلویزیون فارسی بی بی سی در زمستان رسانه ای ایران، در دورانی که هر دم خبرهایی نامیمون از فشار به فعالان جامعه مدنی، دانشجویان و اصحاب مطبوعات کشور می رسد، در غریب روزگاری که ظاهرا گرفتن جان مخالفان برای حکومت کافی نبوده که به جانِ خاکِ آنها نیز افتاده اند، البته رویدادی خجسته است.

درحالیکه دفتر تلویزیون فارسی بی بی سی در کابل و دوشنبه پایتخت تاجیکستان دائر شده است، تهران نه تنها با گشایش چنین دفتری موافقت نکرده، بلکه وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، غلامحسین محسنی اژه ای و حسن قشقاوی سخنگوی وزارت امور خارجه، عدم رضایت حکومت از پخش برنامه تلویزیون فارسی بی بی سی را اعلام داشته اند. وزیر اطلاعات حتی همکاری با تلویزیون فارسی بی بی سی را غیرقانونی اعلام کرد. او همچنین برای اولین بار در تاریخ خبرنگاری کشور، نوعی آپارتاید ملیتی-زبانی را در این عرصه رسمیت بخشید، زیراکه خبرنگاران ایرانی یا فارسی زبان از ارسال خبر و گزارش برای تلویزیون فارسی بی بی سی منع شده اند درحالیکه همکاران انگلیسی آنها مجاز به فعالیت روزنامه نگاری در ایران برای این شبکه خبری هستند.
این همه سنگ اندازی، آن هم در دنیایی که هر جوان موبیل بدست خبرنگاری بالقوه و هر وبلاگ نویس روزنامه نگاری غیرحرفه ای ست، در شرایطی صورت می گیرد که جمهوری اسلامی خود هم دارای شبکه های تلویزیونی انگلیسی و عربی زبان ماهواره ای است، هم علاوه بر خبرنگاران ایرانی می تواند گزارشگرانی با ملیت ها و زبان های مختلف در انگلستان یا دیگر کشورهای جهان (به استثنای امریکا و اسرائیل) در استخدام خود داشته باشد.

سانسورگران و انحصارطلبانی که با بستن روزنامه ها و نشریات، صدها روزنامه نگار ایرانی را طی سال های گذشته بیکار کردند و نه صدای شان اعتماد برانگیز است نه سیمای جذابی برای جلب مردم دارند، همواره رادیو و تلویزیون های فارسی زبان خارج کشور را مورد اتهام و حمله قرار می دهند. چون استقبال مردم از رساناهای مستقل و معتبر بین المللی را برنمی تابند سعی فراوان دارند این رساناها را وابسته و تابع اراده دولت های متبوع خود معرفی کنند. آنها فراموش می کنند که عامل اصلی استقبال مردم از رسانه های خارج کشور، خودِ سانسورگرانِ وطنی هستند که رسانه ملی را به رسانه میلی [1] تبدیل کرده اند و شأن رادیو و تلویزیون کشور را تا حد ابزار پروپاگاند حکومت تنزل داده اند.

شیخ اصلاحات، مهدی کروبی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 84 تلاش داشت تلویزیونی مستقل و خصوصی بنام "صبا" که قرار بود از دبی برای ایران برنامه پخش کند، به سرپرستی بهروز افخمی براه اندازد. ظاهرا این امر تا مراحل آخر نیز پیش رفته بود، اما سرانجام این رسانه نیز متولد نشده سِقط شد. باری، کروبی رفت تا صبا آرد، بادِ امنیت آمد و صبا را برد.

حاکمان مستبد در ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب، بجای گردش آزاد خبر، همواره خواهان گردش یکطرفه خبر بوده اند. رساناهای دیداری و شنیداری، مطبوعات و سایر وسایل ارتباط جمعی را اغلب به چشم ارگان های تبلیغات حکومت دیده اند یا در نقش بلندگوی دربار سلطنت و بارگاه ولایت خواسته اند. همان گونه که وزارت اطلاعات و دیگر مقامات کشور از توجه عمومی به تلویزیون فارسی بی بی سی سراسیمه گشته و وحشت خود را از خبررسانی آزاد و بیطرفانه در اظهار نظرهای خویش بروز می دهند، محمد رضا شاه نیز همواره از رادیو بی بی سی و بازتاب اخبار ناآرامی های سیاسی آستانه انقلاب در این رادیو دلگیر بود. او به شکلی مضحک تلاش داشت تا از طریق سفیر ایران در انگلیس از دولت این کشور تقاضا کند جلوی خبررسانی آزاد و بیطرفانه این رسانه بین المللی درباره تحولات سیاسی ایران را بگیرد یا جریان آن را کند سازد!

تلویزیون فارسی بی بی سی بی شک بر رساناهای داخل و خارج کشور جهت تحول در کیفیت برنامه های خود تاثیر خواهد گذاشت. تلویزیون های مدعی بیطرفی که مجریان آن گاه و بیگاه در جریان مصاحبه ها دخالت های جانبدارانه می کنند یا اینکه گپ های دوستانه مدعوین موافق را بر بحث های داغ مهمانان مخالف ترجیح می دهند، بدون تردید با حضور بی بی سی در فضای رسانه ای ایران و دیگر کشورهای فارسی زبان، خود را با چالشی جدی روبرو می بینند.

تولد یک رسانه تصویری بیطرف در هر کشور استبدادی رویدادی است که مورد استقبال مردم، جامعه مدنی، فعالان حقوق بشر و نیروهای سیاسی که نمی توانند براحتی صدای خود را به گوش مردم خویش برسانند، قرار می گیرد. در ایران اما اهمیت چنین رسانه ای شاید دوچندان باشد، زیرا گذشته از نقش حکومت در جلوگیری از گردش آزاد خبر، بخشی از نیروهای اپوزیسیون نیز درست در نقطه مقابل حکومت، در برنامه های رادیویی، تلویزیونی یا نشریات اینترنتی خود عمدتا تحریف و تخریب را بر تحلیل، روضه خوانی و مرثیه سرایی بر گذشته را بجای تدبیر در کار مُلک و ملت و نهایتا شعار را بر شعور ترجیح می دهند.

حکومتی که حساب پاک است و اخبار و حدیثی برای پنهان کردن از مردم خویش ندارد، براستی از اطلاع رسانی آزاد و رساناهای مستقل چه باک است؟



زیرنویس

1.این تعبیر از سید مصطفی تاج زاده عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت است.