دوشنبه، مهر ۱۶، ۱۳۸۶

نقدی بر نقد مریم سطوت از گفته های عباس میلانی


خانم مریم سطوت گرامی،
ضمن موافقت با جوهر نقد شما در این باره که جنبش چپ "نیمه پر لیوان" نیز داشته است، مایلم نکاتی پیرامون نقد شما در سایت ایران امروز [1] مطرح کنم:

1. آقای میلانی در پاسخ خود به منتقدان گفته است: "هرگز، برخلاف ادعای برخی از منتقدان، نگفته‌ام که هیچ روشنفکر چپ در ایران کار جدی نکرده."[2] بعلاوه ایشان اتفاقا از بخشی از چپ ها مانند خلیل ملکی، ارانی، انور خامه ای و شعاعیان می گوید که حرفی برای گفتن و ایده هایی برای مطرح کردن داشتند، اما توسط چپ استالینیستی ترور شخصیت شدند یا مورد تحریف قرار گرفتند.

2. این درست است که محققان و روشنفکران ایرانی که شما از آنها نام می برید از خانواده چپ می آیند و حتی برخی از آنها هنوز خود را در طیف چپ به حساب می آورند، اما همانطور که شما تلویحا اشاره کرده اید هر نوع چپی باشند، چپ ارتدوکس یا مائویست نیستند و غنای فکری شان از تلاش آنها برای فاصله گرفتن از گذشته جزمی خویش ناشی می شود. چپی که میلانی آنها را نقد می کند چپهای مارکسیست- لنینیست و مائوئیست اند که با چپ سوسیال-دمکرات همانطور که شما خود می دانید بسیار متفاوت هستند. میان آنها همان تفاوتی است که میان لنین و برونشتاین یا کائوتسکی بود. به همین دلیل نیز لنین کائوتسکی را "مرتد" نامید. دیدگاههای این دو نوع "چپ" باز همانطور که شما خود می دانید از جمله در مورد مقولاتی مانند آزادی، پلورالیسم سیاسی، اقتصاد و مبارزات پارلمانی بسیار متفاوت بلکه متضاد است.

3. اگر درست متوجه شده باشم در پاراگراف آخر نقد خود، شما تلویحا می گویید که آقای میلانی پروژه تخریب چپ را دنبال می کند. در همان پاراگراف ابتدا می گویید که برخی سیاستمداران برای بهره برداری های سیاسی خود، آگاهانه برای شکست اسطوره ی چپ می کوشند. درست است که نیروهای راست سیاسی و یا برخی بنیادگرایان مذهبی چنین برخوردی با چپ ها دارند، اما حتی در سیاست [ با همه ترفندها و بازی هایش] نمی توان رقیب را به راحتی مورد هر تخریب دلخواهی قرار داد. بویژه در زمانه ی کنونی با در دسترس بودن منابع و اطلاعات گسترده برای قضاوت در مورد نیروهای مختلف سیاسی.
اما منظور اصلی من این است که با تشبیه کار محققانه ی میلانی با سیاستمدارانی که آگاهانه پروژه تخریب چپ را دنبال می کنند، شما این ایده را به خواننده می دهید که وی آگاهانه [ یعنی با وجود اینکه علم و آگاهی به این دارد که نقش چپ چندان هم منفی نبوده] سیاه نمایی می کند. به گمان من قایل بودن به این نوع تشابه در انتقادهای میلانی و سیاستمداران ضدچپ، نوعی توطئه انگاشتن کار محققی مانند میلانی است. البته تاکید می کنم که شاید اصلا شما چنین نظر و منظوری نداشته اید و من چنین برداشتی از نقد شما کرده ام.
چرا فکر نکنیم که واقعا این اعتقاد و نتیجه گیری تاریخی میلانی است که چپ ایران چندان کارنامه مثبتی ندارد. به نوبه خود اگر فکر می کنیم در مورد "بخش پر لیوان" کار نشده از وی در نوشته های خود سوال کنیم (کاری که البته شما در اول مقاله ی خود انجام داده اید). دیگر دست آورهای مثبت چپ که فکر می کنیم در حاشیه قرار گرفته و بطور منصفانه در مورد آنها قضاوت نشده را برشمریم و از میلانی یا دیگر محققان نیز بخواهیم که در این مورد کار کنند و پاسخ گویند.

4. اینکه در غرب نیز در دهه هایی که تفکر چپ در ایران در میان مبارزان و مخالفان غالب بود، دست بالا را داشت، درست است. اما در غرب بخاطر وجود دمکراسی منتقدان چپ و یا چپ های غیر استالینیستی (یا غیر لنینیستی) به محض اینکه نظر مخالفی ابراز می داشتند از سوی احزاب برادر منکوب و له نمی شدند یا حتی اگر سعی در منزوی و له کردن یا ترور شخصیت آنها می شد باز بخاطر زندگی در جامعه ای باز و برخورد آزاد آرا و عقاید، احزاب برادر در هدف خود چندان موفق نبودند. اما در جامعه استبدادی ایران اوضاع فرق می کرد. اتفاقا به همین علت است که نقد چپ لنینیستی یا استالینیستی در ایران از اهمیت زیادی برخوردار می شود. در دمکراسی های غربی این نقد بخشا توسط دیگر نیروهای دمکراسی خواه مانند سوسیال دمکرات ها یا سبزها و یا یوروکمونیست ها انجام شده است. اتفاقا فرصت را غنیمت می شمارم اضافه کنم که لازم بود این نقد از سوی شما بعنوان مهم ترین نیروی چپ کشور مدت ها پیش صورت می گرفت. لااقل بخش مهمی از سازمان اکثریت به عنوان بزرگترین سازمان چپ ایران از گذشته خود فاصله گرفته و به نیرویی سوسیال-دمکرات تبدیل شده است، بدون اینکه این دگردیسی مهم در اندیشه سیاسی خویش را با صدای بلند اعلام و آشکار کند. چطور یک سازمان و یا بخش مهمی از یک سازمان در مورد هر مسئله کوچک و بزرگی که در ایران اتفاق می افتد نظر می دهد، اما در مورد تحولی چنین بزرگ در دیدگاه سیاسی خود سکوت می کند؟ نقد واضح گذشته و اندیشه های پشت سر گذاشته شده بخاطر تاثیرگذاریش در ذهن، تفکر و مبارزه نسل جوان کشور بسیار مهم است.


زیرنویس

1.
http://politic.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/14172/

2.
http://politic.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/14077/

هیچ نظری موجود نیست: